معنی جد بجد - جستجوی لغت در جدول جو
جد بجد
از پدر به پسر
از پدر به پسر
تصویر جد بجد
فرهنگ لغت هوشیار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر جد بر جد
جد بر جد
جَدّ بَر جَدّ
نسلی پس از نسل، نسل بر نسل، زاده بر زاده، پشت بر پشت، پدر بر پدر، زاد بر زاد، اباً عن جدٍّ، نسلاً بعد نسل
نسلی پس از نسل، نَسل بَر نَسل، زادِه بَر زادِه، پُشت بَر پُشت، پِدَر بَر پِدَر، زاد بَر زاد، اَباً عَن جَدٍّ، نَسلاً بعدَ نَسل
فرهنگ فارسی عمید
تصویر جدجد
جدجد
زمین سخت و هموار
زمین سخت و هموار
فرهنگ فارسی عمید